انسان اسير محبت و محكوم آن است، تا جايى كه گفتهاند: «اَلْاِنْسانُ عَبْدُالاِحْسانِ» احسان و اظهار دوستى، مىتواند بشر را تا سر حد بندگى به پيش ببرد و البته اين نتيجه طبيعى محبتورزى نسبت به انسانى است كه فطرت بشرى خويش را از دست نداده باشد.
محبت دوستيها را تحكيم و كدورتها را برطرف مىكند. پيوندهاى اجتماعى را تعميق كرده و به اعتمادهاى مردمى تقويت مىبخشد. مربى مىتواند با روش احسان به فرد مورد تربيت، ابتدا دل و روح او را تسخير كرده و به اختيار خود در آورد، آنگاه بىهيچ مشكلى به اين امر مبادرت ورزد.
بنابراين همچنان كه محبّت، فلسفه و اساس تربيت است، اظهار آن نيز از روشهاى بسيار مؤثر و كارآمد در تحقق آن به شمار مىآيد.
برخى گمان مىكنند بايد ديوارى از ترس و وحشت بين مربّى و متربّى باشد تا تربيت، جامه عمل بپوشد. ولى غافل از اينكه اگر ترس فرضاً بتواند به طور جزئى و محدود سرپوشى بر صفات ناهنجار بگذارد، تا وقتى اين اثر هست، كه عامل ترس نيز موجود باشد ولى به محض برطرف شدن آن، خوىهاى زشت با قدرتى بيشتر كه حاصل سركوبى و انباشته شدن آن است، خود را نشان خواهد داد، در حالى كه تحقيقات جديد و نيز تجربههاى فراوان گوياى اين حقيقت است كه ابراز محبت و احساس اطمينان و اعتماد حاصل از آن، در امر تربيت، بسيار موفقتر از عامل ترس بوده است و صاحبان اين روش، خود را در اين زمينه بسيار موفق و ظفرمند مىدانند.
محبت دوستيها را تحكيم و كدورتها را برطرف مىكند. پيوندهاى اجتماعى را تعميق كرده و به اعتمادهاى مردمى تقويت مىبخشد. مربى مىتواند با روش احسان به فرد مورد تربيت، ابتدا دل و روح او را تسخير كرده و به اختيار خود در آورد، آنگاه بىهيچ مشكلى به اين امر مبادرت ورزد.
بنابراين همچنان كه محبّت، فلسفه و اساس تربيت است، اظهار آن نيز از روشهاى بسيار مؤثر و كارآمد در تحقق آن به شمار مىآيد.
برخى گمان مىكنند بايد ديوارى از ترس و وحشت بين مربّى و متربّى باشد تا تربيت، جامه عمل بپوشد. ولى غافل از اينكه اگر ترس فرضاً بتواند به طور جزئى و محدود سرپوشى بر صفات ناهنجار بگذارد، تا وقتى اين اثر هست، كه عامل ترس نيز موجود باشد ولى به محض برطرف شدن آن، خوىهاى زشت با قدرتى بيشتر كه حاصل سركوبى و انباشته شدن آن است، خود را نشان خواهد داد، در حالى كه تحقيقات جديد و نيز تجربههاى فراوان گوياى اين حقيقت است كه ابراز محبت و احساس اطمينان و اعتماد حاصل از آن، در امر تربيت، بسيار موفقتر از عامل ترس بوده است و صاحبان اين روش، خود را در اين زمينه بسيار موفق و ظفرمند مىدانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر